ادب و اندیشه

آخرین نظرات

20- ویژگی ها و منابع شناخت متافیزیکی

جمعه, ۹ خرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۰۳ ب.ظ

ویژگی های شناخت متافیزیکی

اکنون که طرح کلی متافیزیک تا حدودی مشخص شد، باید دید، شناخت متافیزیکی چه ویژگی هایی دارد.

همانطور که قبلا گفته شد، جایگاه عقل جزوی و منطق و جدل در متافیزیک، روی هم رفته فرعی است . آفتی که فلسفه متجدد به آن دچار شد همین بی تناسبی میان قوای شناسایی و موضوع شناسایی بود. شناخت متافیزیکی کاملاً متفاوت با اندیشه فلسفی است و با عقیده شخصی وخلاقیت و نوآوری میانه ای ندارد. شناخت متافیزیکی معطوف به واقعیات تغییر ناپذیر است. بنابر این با توجه به اصل تناسب میان سوژه و ابژه، می توان گفت خود این شناخت نیز مصون از تغییر است، به  تعبیری  می توان گفت، شناخت تحلیل­گر و راسیونل که وظیفه عقل جزوی است، غیرمستقیم و ناکامل است. از این رو آن را «شناخت انعکاسی» نامیده اند که «تازه آن را هم نه به منظور درک حقیقت اشیاء بلکه به منظور نتایج عملی فوری معتبر می دانند که تغییر پایان ناپذیر و دور افتادن از اصل و گرفتار شدن در تشتت کثرت ها از پیامدهای ناگزیر آن بوده است.» وجه تسمیه شناخت انعکاسی شاید به این دلیل باشد که شناختی از تصویر حقیقت است مانند تصویری از یک منظره که در آب منعکس می شود، در حالی که شناخت متافیزیکی، رویت بی واسطه و شهود مستقیم حقیقت است.

یکی دیگر از ویژگی های شناخت متافیزیکی، کلی بودن و عینی (objective) بودن آن است زیرا این نوع شناخت، مستقل از ذهن تک تک افراد و در عین حال فراتر از عوارض امور حادث وجزئی است.

منابع شناخت متافیزیکی

پس از آشنایی اجمالی با شناخت متافیزیکی و ویژگی های آن، اکنون باید دید ابزار و منابع بدست آوردن چنین شناختی چیست و شناخت مذکور از چه راههایی قابل حصول است. اجمالا می توان گفت دو منبع معرفت متافیزیکی و یقینی عبارت اند از وحی و عقل کلی. البته در دورانی که ما زندگی می کنیم بنا به دلایلی، دسترسی به منبع دوم فقط از طریق اولی امکان پذیر است. برای ورود به این بحث، یادآوری نکته ای به عنوان مقدمه لازم است. «متافیزیک درمعنای حقیقی خود از چند قرن قبل در غرب به فراموشی سپرده شده بود و رنه گنون کسی بود که برای نخستین بار به بیان دوباره آن همت گماشت و معنای حقیقی اش را به آن اعاده کرد. از آنجایی که معرفت­شناسی جزء جدایی ناپذیر هر نظریه ای است، قاعدتا می بایست به موازات احیای مفهوم متافیزیک، شناخت شناسی متناسب با آن نیز تبیین می شد. این امر خطیر نیز کاری بود که گنون انجام داد و مفهوم عقل کلی را دیگر بار زنده کرد. وی در کتاب بحران دنیای متجدد، ابزار کسب متافیزیک را شهود عقلانی  (intellectual intiuition) می نامد. شهود عقلانی از نظر او، عملکرد عقل کلی (Intellect) است.»

در این جا با دو مفهوم جدید برخورد می کنیم: عقل کل و شهود عقلانی (یا بهتر است بگوییم تعقل شهودی). هردوی این اصطلاحات نیازمند توضیح هستند که در آینده به آنها خواهم پرداخت. همانگونه که پیشتر گفته شد، آموزهای خرد جاوید شبکه به هم پیوسته ای است که هر کدام با مفاهیم دیگر پیوند دارد و شناخت هریک مستلزم شناخت مفاهیم و آموزه های دیگر است. از این رو نمی توان به صورت خطی و با شروع از یک مبدا مشخص به مقصد مورد نظر رسید و چاره ای از ارجاعات مکرر به سایر آموزه ها  نیست. شاید بتوان گفت، این مشکل منحصر به متافیزیک نیست و بطور کلی گریبانگیر اغلب مکاتب فلسفی است که هر چه جلوتر می رویم راه طی شده نیز روشن تر و هموارتر می شود. به  تعبیر دیگر، فهم مراحل بعدی درگرو فهم مراحل قبلی و بالعکس می باشد. این دقیقا برخلاف بسیاری از علوم متداول است که روند آموزش آنها به این ترتیب است که از یک نقطه معین با پیش فرضها و اصول موضوعه آغاز می کنند و با طی کردن یک مسیر مستقیم و رو به جلو به مفاهیم و آموزه های تازه می رسند. حاصل کلام اینکه اگر خواننده احیانا با مفاهیم جدیدی برخورد می کند که ممکن است در حال حاضر چندان روشن نباشند، باید صبر و حوصله به خرج دهد تا این مفاهیم به وقت خود مورد بررسی و موشکافی قرار گیرند و ابهام آنها برطرف شود.

باری، پس از این توضیح ضروری، به بحث اصلی بر می گردم. این تعبیر که گنون مفهوم عقل کلی را در جهان امروز دیگر بار «زنده کرد» بدین معنی است که چنین مفهومی، البته با عبارات و تعبیرات مختلف، پیش از این در سنتها و حکمت های پیشین کاملا رایج بوده است.

خلاصه اینکه، استدلال تحلیلی هر قدر هم وسیله ای سودمند باشد هرگز به خودی خود فهم متافیزیکی به بار نمی آورد و به قول گنون چنین استدلالی به هیچ وجه درخود شناخت متافیزیکی اثر نمی گذارد چرا که این شناخت را همواره باید از صورت بندی آن ذاتاً متمایز نگه داشت. «بنابر این درک تام و تمام یک ایده معنوی بسی فراتر از پذیرش نخستین آن توسط ماست.» در اینجا باید تفکیکی قائل شویم میان پذیرش تئوریک و درک کامل. اولی در مرتبه خود نوعی فهمیدن است ولی فقط علامتی است برای توانایی ما تا آن ایده را بطور کامل درک کنیم. درک کامل، به تحقق معنوی می انجامد. منظور از تحقق معنوی، که یکی از اصطلاحات بسیار مهم در خرد جاوید است در آینده توضیح داده خواهد شد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۳/۰۹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">