28- دسته بندی های دیگر
آنچه تا بدین جا گفته شد خطوط کلی سلسلهمراتب واقعیت بود که عمدتا بر اساس یک دستهبندی پنجتایی صورت گرفت. انواع دیگری از دستهبندیها هم هست که در آنها تعداد عوالم، بیشتر یا کمتر از پنج است. در جهت کاهشی، میتوان برخی از عوالم را در یکدیگر ادغام نمود و در جهت افزایشی، میتوان درجات مختلف در سلسلهمراتب عالم وجود را بارها و بارها به درجات فرعیتر تقسیم کرد.
بهعنوان مثال، گفته شده است که «با در نظر گرفتن تقسیمات یا مراتب میانی و یا نظرگاههای متفاوت که مثلا متمرکز بر قطب “شناختن” (شهود) یا قطب “بودن” (وجود) هستند، تعداد بیشتری از عوالم به دست میآید» مثلا برخی از محققان بین جسم زنده و جسم بی جان تفاوت قائل شده اند و بر این اساس بین جسم و نفس، قائل به مرتبه ای به نام «بدن زنده» شده اند که آن را حالت حیاتی یا جسمانی نامیدهاند یا بین نفس و عقل، مرتبه شهود را قائل شدهاند که متناظر با عقل استدلالی یا عقل جزئی است که بالاتر از مرتبه خیال و پایینتر از مرتبه تعقل است. به همین ترتیب با ادغام برخی مراتب، اشکال چهارگانه و سه گانه برای حضرات الهی بدست میآید. شکل چهارگانه به شرح زیر است:
1-ناسوت: تجلی صوری (بدون تمایز درونی)
2-ملکوت: تجلی فوق صوری
3-جبروت: عالم قوا یا صفات الهی و درنتیجه، عالم اصل وجود شناختی
4- لاهوت: اصل مطلق یا خود اعلی (Supreme self).
و دستهبندی سه گانه به این صورت است:
1-حضرت الغیب المطلق: اصل
2-حضرت الغیب المضافی: حوزه بین خدا و ماده که خود دو مرتبه دارد: الجبروت (تجلی فوق صوری) و عالم المثال (تجلی صوری لطیف یا نفسانی)
3-حضرت الشهاده المطلقه: عالم مادی
کل این عوالم بر رویهم حضرت الجامعه را میسازند (شوان). همانطور که دیده میشود همه این تقسیمبندیها در اصل و بنیاد با یکدیگر معادلند و فقط نحوه دستهبندیهای فرعی و شقوق مختلف با هم تفاوت دارد. اگر بخواهیم مطلب را خلاصه کنیم باید بگوییم «در کل عالم میتوان چهار مرتبه را از هم تفکیک کرد: ورای هستی، هستی، آسمان و زمین. ورای هستی و هستی رویهم رفته مبدأ الهی یا مبداالمبادی را تشکیل میدهند؛ درحالیکه آسمان و زمین، ظهور یا تجلی کلی را شکل میدهند» (کاتسینگر)
مقصود از توضیحات اخیر این بود که اشاره ای هم به سایر دسته بندی های مرسوم شده باشد وگرنه درگیر شدن با انواع اصطلاحات و ریزه کاری های عقلی در مواجهه با این مباحث به نوعی نقض غرض و دور افتادن از مسیر اصلی است. آنچه ازنظر تعلیماتی اهمیت دارد آگاه بودن از تقسیمات اصلی است. بنابراین باید توجه داشت که اصل و اساس همه تقسیمبندیها بر یکدیگر منطبق است و تفاوت آنها در فروعِ بیشتر یا کمتر است. به نظر میرسد تقسیم بندی پنج گانه شامل همه موارد اساسی است و مناسب تر از سایر دسته بندی هاست.
در باب اندازه نسبی عوالم گفتهشده است که «حالت مادی با همه عظمتش در قیاس با حالت نفسانی محیط بر آن (البته نه به لحاظ مکانی) جز ذرهای غبار نیست و حالت نفسانی هم به نوبه خود در کنار تجلی فوق صوری همین وضعیت را دارد و کل حالت تجلی در مقایسه با اصل هیچ است.»